نویسه جدید وبلاگ
متن نویسه...یک غزل چند سلام
سلام : شهـرشــهیر به هم فشرده سلام
شراب کهنه ی مُهر حرام خورده سلام
مرا به یاد بیـــاور من آن ســــپیدارم
که سروها همه بودند کشته مرده سلام
همان درخت تناور همان همت ناب
دوباره گِــله آمد دوباره کـرده سلام
تبر به دوش کزو زخم مشترک داریم
چه کرد با رفقای سیاه چرده سلام...
ببین به ریش من دل شکسته می خندند
مترسکان سیه روز دل سپرده سلام
اگر چه پیر و زمینگیری ای رفیق !فلک
به دستگیری این باغ سالخورده سلام
به پای بوسی آتش تو نیز خواهی رفت
غمت مباد رفیق تبر نخورده سلام!
منم «طریقت»غزل و کوهساروپیام
سلام!کوچه بن بست نام برده سلام!
نویسه جدید وبلاگ
متن نویسه... توجه:
دوستان عزیز همشریان گرامی هموطنان دوست
ازسعی بیدریغتان ممنونم
درودی بیکران سلامی بی پایان
باعنا یت به آخرین پست (خلد ستا ن طریقت)
در پاسخگوئی به نظرات برا ی علاقمندان به ترتیب دوبیت از مثنوی شعرا تقدیم می شود ودر نهایت دوستانی که این مثنوی را بطور کامل ارائه نمایند هدیه ویژه ای تقدیم می شود.
بخشی از خوانسا ر اشعاری سـرود
برر وان یوسف بخشی درود
از سهیلی گشت اشعـاری روان
شعر زیبایـش شده آرام جان
افسـر خوانسار آن نیکو سر شت
او سخن بر گوهـر تابان نوشت
عصر شـاه عباس اول نام عشق
می تراود از زلا لی جـام عشق
"شعله ی خورشیدکآ تش درجهان "